بزرگترین تریدرهای تاریخ و درسهایی از آنها
بزرگترین تریدرهای تاریخ و درسهایی از آنها
ترید در بازارهای مالی همیشه ترکیبی از هنر، علم و روانشناسی بوده است. در طول تاریخ، تریدرهای بزرگی ظهور کردهاند که نهتنها ثروتهای عظیمی بهدست آوردهاند، بلکه شیوهی تفکر و معاملهگری را برای نسلهای بعدی تغییر دادهاند. شناخت مسیر و فلسفهی این افراد میتواند برای هر تریدری الهامبخش و آموزنده باشد. در ادامه، نگاهی میاندازیم به چند نفر از تأثیرگذارترین تریدرهای تاریخ و درسهایی که از آنها میتوان گرفت.
۱. جورج سوروس (George Soros) – مردی که بانک انگلستان را شکست داد
جورج سوروس یکی از مشهورترین تریدرهای تمام دوران است. او در سال ۱۹۹۲ با شرطبندی علیه پوند انگلیس، در عرض تنها یک روز بیش از یک میلیارد دلار سود بهدست آورد. این معامله، که بعدها به «روز چهارشنبه سیاه» معروف شد، باعث شد بانک انگلستان مجبور به خروج از سازوکار ارزی اروپا شود.
درس از سوروس:
سوروس میگوید: «مهم نیست چند بار درست میگویی یا اشتباه میکنی، مهم این است که وقتی درست گفتی چقدر سود میکنی و وقتی اشتباه کردی چقدر از دست میدهی.»
از نگاه او، کنترل ضرر مهمتر از یافتن معاملات برنده است. انعطافپذیری ذهنی، پذیرش خطا و توانایی تغییر سریع دیدگاه از ویژگیهای برجستهی سبک اوست.
۲. وارن بافت (Warren Buffett) – اسطورهی سرمایهگذاری ارزشمحور
وارن بافت بیشتر به عنوان سرمایهگذار شناخته میشود تا تریدر، اما فلسفهی او در انتخاب سهام و صبر بلندمدت در بازار، برای همهی تریدرها آموزنده است. او با تمرکز بر تحلیل بنیادی، شرکتی را میخرد که ارزش واقعیاش بیشتر از قیمت فعلی آن در بازار باشد.
درس از بافت:
صبر، کلید موفقیت است. او جملهی معروفی دارد: «بازار سهام وسیلهای برای انتقال پول از افراد بیصبر به افراد صبور است.»
برای تریدرها، مفهوم صبر یعنی اجتناب از معاملات احساسی و تمرکز روی موقعیتهایی که احتمال موفقیت بالایی دارند.
استراتژی اسکالپینگ: سودهای کوچک اما سریع
۳. جسی لیورمور (Jesse Livermore) – پدر معاملهگری مدرن
جسی لیورمور در اوایل قرن بیستم با تحلیل روند و رفتار قیمتها، ثروت عظیمی بهدست آورد. او در زمان سقوط بزرگ والاستریت در سال ۱۹۲۹ با فروش استقراضی، میلیونها دلار سود کرد. با وجود نوسانات شدید در زندگی مالیاش، کتاب او Reminiscences of a Stock Operator هنوز هم منبعی کلاسیک برای تریدرهاست.
درس از لیورمور:
او معتقد بود بازار همیشه حق دارد و تریدر باید قبل از تصمیمگیری، رفتار جمعی بازار را بفهمد. همچنین تاکید داشت که هیچ معاملهای نباید بدون برنامه ورود و خروج انجام شود.
یکی از نقلقولهای معروفش: «پول در نشستن است، نه در معامله کردن.» یعنی گاهی بهترین کار، صبر و انتظار است نه انجام معامله بیهدف.
۴. پل تودور جونز (Paul Tudor Jones) – استاد کنترل ریسک
پل تودور جونز در سال ۱۹۸۷ سقوط بزرگ بازار سهام را پیشبینی کرد و با فروش بهموقع، بازدهی خارقالعادهای بهدست آورد. او از اولین کسانی بود که مفهوم «ریسک در برابر پاداش» را بهصورت سیستماتیک در معاملات خود پیاده کرد.
درس از جونز:
او باور دارد بقای بلندمدت در بازار، مهمتر از هر سود کوتاهمدتی است. جملهی معروفش این است: «اگر در بازی بمانی، فرصتها همیشه برمیگردند.»
او همیشه روی مدیریت سرمایه، حد ضرر، و تعادل میان ریسک و بازده تاکید دارد. سبک او یادآور این نکته است که ترید بدون برنامهی مدیریت ریسک، قمار است نه معاملهگری.
۵. ری دالیو (Ray Dalio) – معمار تفکر سیستمی در بازارها
ری دالیو بنیانگذار شرکت Bridgewater Associates، یکی از بزرگترین صندوقهای پوشش ریسک دنیاست. او به جای تصمیمگیری احساسی، بر مبنای دادهها، اصول و الگوریتمها معامله میکند. فلسفهی او ترکیبی از منطق، تحلیل داده و شناخت روانشناسی جمعی بازار است.
درس از دالیو:
او میگوید: «سیستم بسازید، نه احساس.»
بهجای تکیه بر حس ششم، او اعتقاد دارد که هر تصمیم باید بر اساس داده و آزمون تاریخی گرفته شود. او همچنین به اهمیت تنوع در سرمایهگذاری و پرهیز از تمرکز بیشازحد روی یک دارایی اشاره میکند.
۶. استنلی دراکنمیلر (Stanley Druckenmiller) – تریدر بزرگ پشت موفقیت سوروس
دراکنمیلر سالها شریک کاری سوروس بود و در اجرای معاملهی معروف علیه پوند نقش کلیدی داشت. او به ترکیب تحلیل کلان اقتصادی با احساسات بازار شهرت دارد. استراتژی او بر مبنای «درک جریان نقدینگی جهانی» است؛ یعنی تشخیص اینکه سرمایهها از کجا به کجا در حال حرکتاند.
درس از دراکنمیلر:
به بازار گوش بده. او باور دارد بازار همیشه سرنخهایی از جهت آیندهی خود را در دل نوسانات پنهان میکند. همچنین تاکید دارد که اگر ایدهای واقعاً عالی پیدا کردی، باید با اعتمادبهنفس روی آن سرمایهگذاری کنی — اما همیشه با حد ضرر مشخص.
۷. درسهای کلیدی از تریدرهای بزرگ
اگر بخواهیم همهی این تجربهها را در چند جمله خلاصه کنیم، باید گفت که بزرگترین تفاوت میان تریدرهای معمولی و تریدرهای افسانهای در نحوهی تفکرشان است. آنها بازار را مثل یک میدان جنگ نمیبینند، بلکه مانند یک پازل پیچیده که باید منطق آن را کشف کرد. برای مثال، جسی لیورمور میگفت: «پول در نشستن است، نه در معامله کردن.» یعنی سود واقعی زمانی به دست میآید که بتوانی صبر داشته باشی و اجازه دهی بازار مسیرش را نشان دهد.
از طرف دیگر، جورج سوروس با فلسفهی متفاوتی عمل میکرد. او به اشتباههایش افتخار میکرد، چون معتقد بود فقط کسی که میتواند خطاهایش را بپذیرد، در نهایت بازنده نخواهد شد. همین دیدگاه باعث شد در زمانی که بسیاری از تریدرها از زیان فرار میکردند، او از اصلاح اشتباهات خود سود ببرد.
وارن بافت نیز با نگاهی آرام و بلندمدت به بازار، ثابت کرد که موفقیت الزماً در سرعت نیست، بلکه در انضباط ذهنی، انتخابهای سنجیده و دیدگاه تحلیلی بلندمدت نهفته است. این طرز تفکر میتواند برای تریدرهای امروزی که در عصر تصمیمهای لحظهای زندگی میکنند، یادآور این نکته باشد که ذهن آرام و تحلیل عمیق همیشه از هیجان و سرعت برندهتر است.
در نهایت، همهی این بزرگان بازار به ما یاد میدهند که ترید موفق بیش از آنکه به ابزار یا استراتژی وابسته باشد، به طرز فکر، انضباط شخصی، و شناخت احساسات خودمان مرتبط است. درسی که هرکسی که به دنبال ماندگاری در بازارهای مالی است، باید آن را جدی بگیرد.
جمعبندی
برای خواندن اطلاعات عمومی و سرمایه گذاری بیشتر با مجله خبری و آکادمی هوشمند طلا24 همراه باشید.